خدای مهربون و بی نیاز من!
تو را سپاس!
از اینکه تو خدای منی و من بنده ی تو
از اینکه تو همیشه و همه لحظه وقت برای حرفهام داری
از اینکه هوامو داری و تنهام نمی ذاری
از اینکه مهربونیت بی نهایته
تو که باشی همه چی خوبه
آرومه
تو که باشی همه چی هست
هیچی کم نیس
تو که باشی همه ی نگاهها مهربونه
وقتی هستی دیگه استرسی نیس
دیگه ترسی هیچ هراسی هیچ غمی نیس
اینهمه خوبی ، عشق ، مهربونی،
اینهمه نعمت، نوازش ، همراهی
کجا بهتر از پیش خودت
کی بهتر از خودِ خودت
تو که دوست داری سجودمو
سر به خاکت می زارم با تمام حقارتم
روی خاکت با اشک چشمام می نویسم
خدای من دوسِت دارم و با تمام وجودم تو را شکر می گم
من ضعیفم حقیرم ستمکارم . زبانم قاصر از شکر توست
از کلام زیبای خودت می گم:
الحمد لله کما هو اهله