نه فقط ایشان در معراج، بلکه اگر ایمان و یقین بنده و شما نیز قوی شود، گویی میبینیم، یعنی "علم الیقین" به مرحله "عین الیقین" میرسد. اکنون نیز به میزانی که یقین داریم و با چشم عقل و بصیرت میبینیم، ایمان داریم، نه به مقداری که علم داریم.
خداوند متعال، در برخی از آیات قرآن کریم فرموده است: «أَفَلَا يَنْظُرُونَ – آیا نظاره نمیکنند»؟ چنان که فرمود: به چگونگی و کیفیت رفعت آسمانها، یا نصب کوهها نظاره کنید.
"نظاره"، دیدۀ دقت در یک "سِیر" میباشد، چنان که آدمی میتواند برههای از تاریخ گذشته و یا سیر تکاملی یک پدیده در طبیعت را "نظاره" نماید.
اما، در آیات فرموده: «آیا نمیدانند و یا ندانستند»، و در آیات دیگری فرموده: «"أَفَلَا يَرَوْنَ" - آیا نمیبینند، -یا- آیا نمیبینید»، در حالی که ممکن است موضوع مادی نباشد که به چشم سر دیده شود. اما اگر علم یقینی حاصل شود، به دیدن "عین الیقین" میانجامد.
«أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ» (یس، 77)
ترجمه: آيا انسان (با دیده عقل، قلب و نشانههای عملی) نمیبیند كه ما او را از نطفهاى بىارزش آفريديم؟! و او (همین که از قدرت و شعور و نطقی برخوردار شد) به مخاصمۀ آشكار (با ما) برخاست!
●- برای درک و فهم بهتر این مطالب و هر آن که در مورد آخرت و یا هر غیبی بیان شده است، کافی است که به همین دنیا و زندگی روزمرۀ خود، نگاه دقیقتری بنماییم.
الف – فرض کنید که خانۀ سست بنیانی را روی تپهای ماسهای و در کنار رودی که طغیان نموده میبیند؛ خواهید گفت: «من رانش زمین و فرو ریختن این خانه را میبینم» و دقایقی بعد اتفاق میافتد.
ب – جوانی را میبینید که معتاد شده است، میگویید: «من، بدبختی و فلاکت او را در آیندۀ نزدیک و دور میبینم»، در حالی که شاید هنوز از پا در نیامده است.
ج – ما مسلمانان، در سوره حمد و روزی ده بار در نمازهای یومیه، از خداوند سبحان مسئلت میداریم که «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ»؛ و ضمن آن که در آیات متعددی "مغضوبین و ظالّین" را معرفی نموده است، در معرفی "أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ" فرمود:
«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا» (النساء، 89)
ترجمه: و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفيقهاى خوبى هستند!
و این در حالیست که هنوز قیامت برپا نشده تا ما ببینیم مغضوبین و ظالّین به چه عذابی گرفتار آمدهاند و یا انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین در چه جایگاه، مقام و نعمتی هستند و اطاعت کنندگان از خدا و رسولش صلوات الله علیه و آله، چگونه با آنان محشور و هم نشین میشوند؟! اما شناخت، باور، ایمان و یقین به حدی است که گویی میبینیم و حتی میتوانیم تصور نماییم؛ و اگر کسی در مقام "شهود" باشد، به صورت واقعی میبیند.
د – نکتۀ آخر آن که: نه تنها دانش و بینش عقلی و قلبی (بصیرت)، محدود به زمان و مکان نمیباشد، بلکه خداوند متعال، هر چه را بخواهد، به هر کس که بخواهد، نشان میدهد.
چنان که ما یا دیگران، خوابهای صادق راجع به آیندۀ دور یا نزدیک بسیار میبینیم و برخی نیز ممکن است صحنهای را در بیداری ببینند، که در اصطلاح میگویند: «چشم برزخیاش باز شد».
اما، الزاماً نیاز به باز شدن چشم برزخی نیست، بلکه نیاز به باز شدن چشم بصیرت است؛ بسیاری حقیقت مال حرام را میبینند که آتشی است که بر شکم میریزند – برخی نمیبینند، اما علم و قبول دارند - برخی همین مقدار را نیز نمیبینند و نمیدانند. چرا که چشم دل آنها کور شده است.
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» (الحج، 46)
ترجمه: آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمى شود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.
«وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ» (غافر، 58)
ترجمه: و هرگز نابينا و بينا و نيز كسانى كه ايمان آورده و عملهاى شايسته به جا آوردهاند و (انسان) گنهكار يكسان نيستند (ولى) بسيار اندك متذكر مىشويد.
●- معراج ایشان از زمین تا عرش اعلاء و بالاتر از آن که دیگر حضرت جبرئیل علیه السلام نیز نمیتواند همراه ایشان فراتر رود، برای دیدن تمامی حقایق عالم هستی در مقام شهود که بالاتر از مقام علم میباشد بود؛ و برای دیدن از گذشته، حال و آینده و هر آن چه در نظر دیگران "غیب یا شهود" بود، انجام پذیرفت.
دیدن نشانهها:
"آیات" یعنی "نشانه"ها، و علم نیز همان "نشانه شناسی" میباشد، چرا که هر چیزی از خداوند سبحان گرفته تا سایر موجودات، با نشانههایشان دیده و شناخته میشوند.
در تمامی آیات مربوط به معراج، تصریح شده که بردن ایشان (و البته چند بار، نه فقط یکبار)، برای دیدن "نشانهها"ی الهی میباشد که این دیدن "شهود"، مقام و فیضی بالاتر از علم و دانستن میباشد.
«... وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخری * عنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی * عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی * إِذْ یغْشَی السِّدْرَةَ ما یغْشی * ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طغی * لَقدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکبْری»
ترجمه: ... و بار دیگر نیز او را [جبرئیل علیه السلام را] دید، نزد "سدرة المنتهی" که "جنت المأوی" در آنجاست. در آن هنگام که چیزی [نور خیره کنندهای] سدرة المنتهی را پوشانده بود، چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد (آنچه دید واقعیت بود ). او پارهای از آیات و نشانههای بزرگ پروردگارش را دید .»
●- پس، این که ایشان در معراج، برخی از نشانههای بزرگ پرودگار عالَم، و بهشت و انواع نعمتها برای مقامات و صوابهای گوناگون، یا جهنم و انواع عذابهایش برای جرمهای گوناگون را دیده باشند، غیر قابل درک و باور نمیباشد. چنان که ما نیز اگر به توفیق الهی، چشم باز کنیم و بصیر گردیم، بسیاری از آیات و نشانههای الهی را در همین دنیا میبینیم؛ و اگر نبینیم، نمیتوانیم بشناسیم و ایمان بیاوریم.