دشمن با استفاده از زمینه ی بی اطلاعی،ساده لوحی و عدم تحقیق ما شبهه
می اندازد تا یقین مان، سست و نسبت به دین و پیامبر و اعتقادات مان، غیرت مان را کم کم از دست بدهیم.
درادامه به مناسبت مبعث پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،برای شما دوستان گرام،پاسخ به چند شبهه در رابطه با نبی خاتم مطرح کرده ایم...
موضوع چند همسری بودن پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ...
درباره ازدواج آن حضرت با حضرت خدیجه(سلام الله علیها)...
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چند فرزند داشتند و سرگذشت شان چه شد؟...
دو واقعه مبعث و معراج پیامبر در یک روزاتفاق افتاده است...
ماجرای باغ فدک و چگونگی تصرف آن توسط مسلمانان...
مرکز حکومت پس از فتح مکه...
پیامبر اکرم به شهادت رسیدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند؟
دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام و سیره نبوی،برای ما از این شبهه ها میگوید.
شاید
یکی از مهمترین شبهه هایی که درباره پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مطرح می کنند موضوع
چند همسری بودن آن حضرت است. موضوع چه بود و چرا آن حضرت در دوران زندگی
خود چند بار ازدواج کرد؟
-
ازدواجهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بنا به مصالح دینی یا اجتماعی صورت می گرفت. به هر
حال برای بررسی این موضوع، باید به شرایط آن دوران هم توجه کنیم. به عنوان
مثال، در آن دوران برده داری رایج بود و زن آزاده و زن کنیز وجود داشت، در
حالی که این موارد در این دوران وجود ندارد. پس نباید شرایط آن زمان را با
شرایط امروز دنیا مقایسه کنیم. از طرف دیگر، در آن دوران، سنتها و رسمهایی
وجود داشت که همه به آن پایبند و معتقد بودند و آنها را اجرا می کردند، در
حالی که همان رسمها در جامعه امروز اسلامی جایگاهی ندارد . ازدواجهای
پیغمبر(صلی الله علیه و آله) هم در آن دوران و بر اساس شرایط همان زمان اتفاق می افتاد. در
آن شرایط، زنانی بودند که شوهر خود را از دست داده بودند و به سختی نیازهای
خود و فرزندانشان را تامین می کردند. یا برای ایجاد وحدت و الفت میان
قبایل یا برای جذب قلوب به سمت اسلام، ازدواج حضرت صورت می گرفت.
درباره ازدواج آن حضرت با حضرت خدیجه(سلام الله علیها) برخی معتقدند حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به ایشان پیشنهاد ازدواج دادند. این موضوع صحت دارد؟
-
باید توجه داشته باشیم که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و
نمونه بودند که افراد بسیاری می خواستند با ایشان ازدواج کنند، اما به آنها
جواب منفی می دادند. در همان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جوانان برجسته مکه
بودند که به امانتداری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند. همین
فضایل موجب شد حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به ایشان علاقه مند شوند و پس از آنکه ایشان
با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قرارداد تجاری بستند غلامانشان را همراه پیامبر(صلی الله علیه و آله)
فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات
آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگی های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
تعریف کردند، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم
پس از مشورت با عموی بزرگوارشان ابوطالب (علیه السلام) به این پیشنهاد پاسخ مثبت
دادند.
ابهام
دیگری که در تاریخ زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای بعضی افراد مطرح است، شمار
فرزندان آن حضرت است. می خواهیم بدانیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چند فرزند داشتند و
سرگذشت شان چه شد؟
-
بنابر روایات مشهور، پیامبر(صلی الله علیه و آله) 6 فرزند از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) داشتند و یک
فرزند هم از همسر دیگری به نام ماریه قبطیه. فرزندان ایشان از حضرت
خدیجه(سلام الله علیها)، دو پسر به نامهای قاسم و عبدا... بودند که به همین علت،
پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ابوالقاسم هم می خواندند ولی هر دو در کودکی از دنیا رفتند.
چهار دختر هم برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) نام بردهاند که برخی از منابع می گویند
اینها جز حضرت زهرا(سلام الله علیها)، فرزندان حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از همسران پیشین او بوده
اند، ولی شواهد نشان می دهد اینها همه فرزندان حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از پیامبر(صلی الله علیه و آله)
بوده اند. دختران پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نامهای زینب، رقیه و ام کلثوم و حضرت فاطمه
زهرا(سلام الله علیها) بوده اند. زینب به خواست حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، به همسری پسر خاله خود
درآمد و دختری هم داشت به نام امامه، که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بستر شهادت، به
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) وصیت کردند با امامه دختر خواهرش ازدواج کند که می
تواند برای فرزندانش مادری کند.پیامبر(صلی الله علیه و آله) از ماریه قبطیه پسری به نام
ابراهیم داشتند که بسیار به او علاقه مند بودند، اما او هم در هجده ماهگی
از دنیا رفت. اراده خداوند بر این بود که نسل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از طریق حضرت
زهرا(سلام الله علیها) و حضرت علی(علیه السلام) تداوم داشته باشد.
در
مورد ماجرای مبعث هم گفته شده که دو واقعه مبعث و معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله) در یک
روز یعنی بیست و هفتم رجب اتفاق افتاده است. این ماجرا صحت دارد؟
-
اگر منظورتان این است که در یک روز و یک سال اتفاق افتاده خیر چنین نیست.
ممکن است معراج طبق یک نقل در روز یا شب بیست و هفتم رجب اتفاق افتاده
باشد، اما از نظر سال در یک زمان نبوده است. در سال معراج هم بین محققان
تردید وجود دارد. برخی معراج را در سال اول بعثت، بعضی سال سوم و برخی سال
پنجم می دانند. البته هیچ کدام را نمی توان به طور قاطع تأیید یا رد کرد.
در روز معراج هم بین مورخان اختلاف هست که آیا در روز بیست و هفتم رجب بوده
یا خیر؟
مسأله دیگر در خصوص باغ فدک است. درباره این ماجرا و چگونگی تصرف آن توسط مسلمانان توضیح دهید؟
-
اگر منطقه ای به دست مسلمانان تصرف می شد، طبق دستور فرمانروای مسلمین آن
منطقه متعلق به همه مسلمانان بود و عواید آن باید در اختیار همه آنها قرار
می گفت ولی فدک به دست مسلمانان تصرف نشد، بلکه یهودیان مستقر در آن نزد
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند حاضرند در ازای اینکه اجازه دهند آنها بر
دین خودشان باقی بمانند و آنها متقابلاً سلطه و سیادت اسلام را بر خود
بپذیرند، نیمی از سرزمین خود را در اختیار پیامبر(صلی الله علیه و آله) قرار دهند. بر اساس
احکام اسلامی اگر اموالی- چه منقول و چه غیرمنقول- بدون اینکه مسلمانان در
به دست آوردن آن زحمتی کشیده باشند، سپاهی حرکت داده باشند و شمشیر کشیده
باشند، به دست دولت اسلامی بیفتد آن مال متعلق به رهبر جامعه اسلامی است.
بنابراین
چون مسلمانان تلاشی برای به دست آوردن فدک نکرده بودند و فدک توسط یهودیان
به پیامبر(صلی الله علیه و آله) واگذار شده بود، این ملک شخصی پیامبر شده بود. آن حضرت بعداً
فدک را به دخترش حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخشید.
چرا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پس از فتح مکه این شهر را مرکز حکومت قرار ندادند؟
-
مکه عمدتا به خاطر وجود کعبه مهم و محترم شمرده می شد، ولی سالهای طولانی
پایگاه شرک و بت پرستی شده بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) وظیفه داشتند قبله و خانه خدا را
از لوث شرک پاک کنند؛ بنابراین مکه را فتح کردند، اما چون مردم مکه، نه از
روی میل و رغبت بلکه از ترس و قدرت اسلام این آیین الهی را پذیرفته بودند و
سابقه خیانتهای فراوان و دشمنی های بسیار با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) داشتند معنایی
نداشت حالا که رسول خدا این شهر را آزاد کرده اند در اینجا حضور پیدا کنند و
این شهر را مرکز حکومت شان قرار دهند. ایشان می دانستند که مردم این شهر
از ترس، اسلام آورده اند و در دل با او و اسلام نیستند؛ بنابراین ایجاب می
کرد وقتی یثرب (مدینه النبی) امتحان خود را در این هشت سال بخوبی پس داده و
مردمان این شهر با جان و دل و امکانات خود در راه اسلام هزینه ها کرده
بودند، حضرت در همانجا باقی بمانند. از سوی دیگر شاید هم درست نبود پیامبر
اکرم (صلی الله علیه و آله) از مردمی که به دستور آن بزرگوار از جان و مال خود گذشته اند
بگذرند و به مکه بروند.
در
روایتی مطرح شده که تمام معصومین(علیهم السلام)به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند. در
اینجا مطرح می شود که نبی مکرم(صلی الله علیه و آله)به شهادت رسیدند یا به مرگ طبیعی از دنیا
رفتند؟
-
همان طور که اشاره کردید حدیثی داریم که در آن گفته شده معصومین(علیهم السلام)هیچ
کدام به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند. یعنی یا با سم یا با تیغ به شهادت
رسیده اند. اگر ما این نقل را اصل قرار بدهیم، پیامبر(صلی الله علیه و آله) هم به شهادت رسیده
اند، اما اگر بخواهیم داستانی که عامل شهادت حضرت را غذای مسمومی می داند
که یک زن یهودی پس از فتح خیبر و به کینه شوهرش که در آن جنگ به هلاکت
رسیده بود، به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داد بپذیریم، مشکلاتی پیش خواهد آمد که
موضوع را پیچیده می کند. نخست اینکه معنا ندارد پیامبر (صلی الله علیه و آله) که مظهر ذکاوت و
زیرکی و تدبیر بوده اند، به زنی ضربه خورده از مسلمانان اعتماد کنند و
غذایی را که از طرف دشمن آماده شده است، بدون هیچ بررسی و تحقیقی تناول
کنند و همان غذا بخواهد در پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اثر بگذارد؛ چون افراد معمولی و
عادی هم وقتی بر دشمنی غلبه پیدا می کنند، مواظبند از طرف دشمن مورد سوء
قصد قرار نگیرند. دوم
اینکه چگونه می توان پذیرفت این غذای مسموم را در سال هفتم به پیامبر (صلی الله علیه و آله)
خورانده باشند و حضرت سال یازدهم، یعنی چهار سال بعد در اثر آن سم از دنیا
بروند و در این چهار سال هیچ اثری از سم در حضرت وجود نداشته باشد؟ مگر
اینکه بپذیریم با خیانت افراد دیگری، حضرت در همان اواخر عمر شریف شان
مسموم شده و به شهادت رسیده باشند که سند محکم و قاطعی در این ارتباط
نداریم.
قدس