کلمه
اعتکاف از ريشه عکف است. اهل لغت براي اين ريشه، معاني گوناگوني ذکر نموده
اند. از جمله: رويکرد به چيزي با توجه و مواظبت ، اقبال به چيزي بي آن که
روي از آن برگردد، محبوس و متوقف کردن چيزي، اقبال و ملازمت بر چيزي از روي
تعظيم و بزرگداشت آن، التزام به يک مکان و اقامت در آن، اقامت، ملازمت و
مواظبت، حبس و توقف.
مجموع تعاريف بالا را مي توان، در يک تعريف
خلاصه کرد: اعتکاف به معني اقامت گزيدن در جايي است به طوري که فرد معتکف
خود را محبوس و ملتزم به آن مکان بداند و اين التزام ناشي از اهميت و عظمت
آن موضع باشد.
بنابراين آنچه باعث تفاوت ميان اعتکاف و ساير اقامتها
مي شود اين است که در اعتکاف، يک نحوه توجه و رويکردي وجود دارد که مانع
اشتغال فرد به امور ديگر، غير از آنچه که به او روي کرده مي شود.
اما
تعريف اصطلاحي اعتکاف: امام خميني (ره) در تعريف اعتکاف مي گويند: "وَ
هُوَ اللَّبَثُ فِي المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا يعتَبَرُ فِيه
ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخري خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛
اعتکاف، ماندن در مسجد به نيت عبادت است و قصد عبادت ديگر، در آن معتبر
نيست. اگر چه احتياط مستحب نيت عبادتي ديگر، در کنار اصل ماندن مي باشد.
ارکان
عبادت يعني اجزايي که اگر عمدا يا سهوا ترک شوند، آن عبادت باطل مي شود.
اعتکاف نيز ارکاني دارد که عبارت اند از -1 نيت -2 توقف در مسجد جامع شهر
يا مساجد چهار گانه معروف -3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف -4 روزه دار
بودن معتکف در ايام اعتکاف.
اعتکاف
عبادتي است که در اديان ديگر نيز وجود دارد. اما آيا اعتکاف در آن اديان،
همانند اعتکاف در اسلام است يا کيفيت و شرايط اعتکاف در آنها فرق مي کند؟
به درستي معلوم نيست که اعتکاف در اديان ديگر، داراي چه شرايطي بوده، به
ويژه اينکه با تحريف اديان آسماني قبل از اسلام، بسياري از عبادات آنها، به
فراموشي سپرده شده و جز صورتي بي روح از آنها باقي نمانده است.
آنچه
از قرآن به صراحت دريافت مي شود اصل وجود عبادتي به نام اعتکاف است که در
بسياري از اديان الهي، از جمله اسلام، وجود داشته است و اما چه کيفيتي و چه
شرايطي، اطلاعي در دست نيست.آيا رهبانيت در مسيحيت همان اعتکاف است؟
رهبانيت به معني خلوت نشيني، گوشه گيري و پرهيز از دنيا و پرداختن به عبادت
. اموري همچون خدمت به بيماران صعب العلاج و امثال آن، يکي از رايجترين
آداب و مناسک آيين مسيحيت به شمار مي رود که در ظاهر شباهتهايي با اعتکاف
دارد.قرآن کريم به وجود اين عمل در ميان مسيحيان اشاره نموده و به طور ضمني
آن را تأئيد مي نمايد. "وَ جَعَلنا فِي قُلوبِ الذّينَ اتَّبَعُوهُ
رَأفَةً وَ رَحمَةً وَ رَهبانِيةً اِبتَدَعوُها ما کَتََبناها عَلَيهِم و
در قلبهاي کساني که از مسيح پيروي مي کنند، رأفت و رحمت و رهبانيت قرار
داديم، عملي که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننموديم
(حديد:27)."
با توجه به معناي آيه معلوم مي شود که رهبانيت عبادتي
است که پايه گذاري و جعل آن از سوي مسيحيان بوده که براي قرب بيشتر به
خداوند به آن عمل مي کردند و حال آنکه اعتکاف يک عبادت شرعي در اديان سابق
بوده است.
با دقت در حوادث تاريخي، در مي يابيم که مسيحيان مؤمن براي
پرستش خداوند و در امان ماندن از آزار يهوديان و بت پرستان، گوشه هاي خلوت
را انتخاب و به راز و نياز با پروردگار مشغول مي شدند. جريان اصحاب کهف
نيز از اين قرار است.
کسي
به درستي نمي داند که اين عبادت، از چه زماني آغاز و کيفيت اجزا و شرايط
آن در بدو شکل گيري چه چيزهايي بوده است. همين قدر مي دانيم که خداوند در
قرآن به پيامبر بزرگ خود ابراهيم خليل الله و پسرش اسماعيل (ع) دستور مي
دهد که خانه مرا پاک کنيد از براي طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران. پس
يقيناً اين عبادت در آن زمان وجود داشته و مورد رضايت خداوند نيز بوده
است.
با توجه به آيه 125 سوره بقره، نتيجه مي گيريم که اعتکاف عملي
بوده که در شريعت ابراهيم از مناسک و عبادات الهي محسوب مي شده ولي کيفيت و
چگونگي مناسک آن معلوم نيست. علامه مجلسي به نقل از مرحوم طبرسي مي نويسد:
سليمان (ع) در مسجد بيت المقدس اعتکاف مي کرد. آب و خوراک براي آن حضرت
فراهم مي شد و او در آن جا به عبادت مي پرداخت. حضرت موسي (ع) با آن که
مسؤوليت سنگين رهبري و هدايت امت را به دوش داشت، براي مدت زماني آنان را
ترک و براي خلوت با محبوب خويش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به
پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردي و با عجله به سوي ما
شتافتي؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوي تو آمدم تا از من راضي شوي (طه :83-84)
بيت
المقدس از مکانهايي بود که همواره عده زيادي از انسانها، براي اعتکاف در
آن گرد مي آمدند و به راز و نياز با پروردگار خويش مشغول مي شدند. بزرگ
اين گروه، حضرت زکريا (ع) بود و از جمله کساني که در امر اعتکاف سرپرستي مي
نمود حضرت مريم (ع) است. قرآن در اين باره مي فرمايد: "وَ کَفّلَها
زَکَريا کُلَّما دَخَلَ عَلَيها زَکَريا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛
کفالت او (مريم) را زکريا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او مي
رفت براي او غذايي مهيا مي ديد (عمران:37)."
پيامبر
اسلام (ص) هر از چند گاهي به دور از غوغاي مکه و هياهوي بت پرستان، خود را
به غار حراء مي رسانيد و به پرستش معبود حقيقي مشغول مي شد. در شبي از
شبها در حالي که محمد (ص) معتکف کوي دوست بود، صدايي شنيد. جبرئيل جواب همه
پرسشهاي پيامبر (ص) را در دفتري از نور به زمين آورده بود،دفتري که نسخه
شفا بخش همه دردهاي بشري بود. "اي انسان براستي موعظه ايي از سوي
پرودگارتان براي شما آمده و آن شفاي دردهاي شما و هادي و رحمتي براي
عالميان است. (يونس:57)"
پس از بعثت و بعد از هجرت، پيامبر فرصتي
دوباره مي يابد تا به اعتکاف روي آورد و خلوتي با خداي خود داشته باشد. اين
بار اعتکاف را در مسجد النبي پي مي گيرد. مدينه هرگز زمزمه هاي عاشقانه
پيامبر (ص) را فراموش نمي کند.
امام صادق (ع) مي فرمايد: چون دهه آخر
ماه مبارک رمضان فرا مي رسيد، پيامبر در مسجد معتکف مي شد براي عبادتي
فراتر از عبادتهاي روزهاي قبل.
امام سجاد (ع) به نقل از پدرش و
ايشان هم از رسول اکرم (ص) مي فرمايند: "هر کس که در ماه رمضان ده روز
معتکف شود ارزش آن معادل دو حج و دو عمره است". از امام محمد باقر (ع) و
امام جعفر صادق (ع) و امام موسي کاظم (ع) و امام رضا (ع) نيز رواياتي
متعددي در شرايط، آداب، فضل، شرافت، ثواب و کيفيت اعتکاف پيامبر اکرم (ص)
وارد شده است.
مسجد الحرام و مسجد النبي از مهمترين مکانهاي اقامه
اعتکاف بوده و هست. همه ساله خيل عظيمي از مسلمين از سراسر دنيا به اين دو
شهر مقدس آمده، خود را در درياي بي کران رحمت الهي غوطه ور مي کنند و از
قعر آن مرواريدهاي زيباي مغفرت و رحمت را استخراج مي نمايند.مسجد کوفه و
مسجد بصره نيز دو مسجد از چهار مسجدي هستند که اعتکاف در آنها به طور قطع
مقبول است.
سنت
اعتکاف در طول تاريخ کم و بيش در ايران اسلامي، برپا مي شده ولي آنچه به
صورت مستند وجود دارد برپايي اين سنت الهي در دوران صفويه مي باشد که به
همت بلند شيخ لطف الله و شيخ بهائي، در دو پايتخت صفويه، يعني قزوين و
اصفهان صورت گرفته است.
شيخ لطف الله، هم عصر عالم بزرگ شيعي، شيخ
بهائي است. او بسيار مورد توجه و عنايت شيخ بهائي بوده تا آنجا که شيخ،
مردم را در پاره اي از مسائل شرعي به شيخ لطف الله ارجاع مي داده. اين عالم
سخت کوش به برپايي سنت اعتکاف، اهتمامي ويژه داشت. چنان که بر اثر تلاشهاي
خستگي ناپذير او اعتکاف سنتي رايج و زنده شد . کتاب الرسالة الاعتکافيه از
آثار اوست. شيخ بهائي نيز اهتمام ويژه اي به امر اعتکاف، در ايران داشت.
او در کنار شيخ لطف الله به ترويج اين سنت همت گمارد. پس از آمدن آيت الله
عبد الکريم حائري يزدي به شهر مقدس قم و تأسيس حوزه علميه قم در جوار حرم
مطهر حضرت معصومه (ع)، سنت الهي اعتکاف، رنگ و بوي ديگري به خود گرفت. اين
سنت الهي که در طي چند قرن، بعد از دوران شيخ لطف الله و شيخ بهائي،
نوساناتي به خود گرفته بود، تولدي جديد يافت، اما حکومت خشن رضاخاني را نيز
در برابر خود داشت. پس مرداني استوار و پا برجا چون کوه مي طلبيد تا با
اين خشونتها، صحنه را ترک نکرده و کمر همت، در احياي سنت محمدي (ص)
ببندند.عالم رباني ميرزا مهدي بروجردي در سده اخير پايه گذار اين سنت حسنه
در شهر قم بود. رفته رفته اين سنت محمدي (ص) به ديگر شهرهاي ايران سرايت
کرد. يکي از برکات انقلاب اسلامي برپايي مناسک الهي و سنن محمدي مي باشد.
نمازهاي جماعت، محافل قرآني، نماز جمعه و اعتکاف از اين نمونه هاست. در
بسياري از شهرهاي ايران در روزهاي سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه پرفيض
رجب، مراسم اعتکاف در مساجد جامع شهرها برپا مي شود. در اين سه روز خيل
عظيم انسان ها دست از فعاليتهاي روزمره شسته و خانه خدا را، منزلگاه خود
قرار مي دهند تا شايد از اين رهگذر، به قرب الهي نايل آيند.
هدف
از اعتکاف را بايد از سه منظر جستجو نمود. 1- هدف از عبادت چيست؟ 2- هدف
از عبادت اعتکاف چيست؟ 3- چرا خداوند ما را به عبادت خود دعوت مي کند و چرا
اين عبادت لذت بخش است؟
قرآن رمز ايمان، تزکيه نفس و عبادت را اين
گونه معرفي مي کند: "قَد اَفلَحَ مَن زَکيها"؛ کسي رستگار شد که نفس را
تزکيه کرد (شمس:9). "و " قَد اَفلَحَ مَن تَزّکي"؛ به راستي که رستگار کسي
است که تزکيه نفس کرده باشد (اعلي :14). بنابراين قرآن فلاح و رستگاري را
به عنوان هدف ايمان، تزکيه نفس و عبادت ذکر مي کند. همه عبادات در يک هدف
کلي مشترک اند، اما براي هر يک از آنها اهداف جداگانه اي نيز وجود دارد ،
حال سؤال اين است که هدف تشريع اعتکاف چيست؟ عبادتي چون نماز باعث آرامش
انسان مي شود زيرا قرآن مي گويد: "اَلا بِذِکرِ اللهَ تَطمَئِنُّ القُلوب" و
عبادتي چون روزه انسان را صابر بار مي آورد و حتي قرآن از روزه به کلمه
صبر تعبير مي نمايد "استَعينُوا بِالصَبرِ وَ الصَّلاة" از روزه و نماز کمک
بگيريد. انسان صابر در برابر مشکلات بردبار است و سختي عبادت را تحمل مي
نمايد. اما اعتکاف چه هدفي را دنبال مي کند؟ در اعتکاف اهدافي چون رسيدن به
آرامش روحي، دستيابي به صبر، حضور در مسجد، دعا و توبه و استغفار و تمرين
انقطاع از غير همه و همه در اين عمل، مورد توجه قرار گرفته است. معتکف در
طول مدت اعتکاف از همه تعلقات دنيايي بريده و تمام وقت، به حالت عبادت در
آمده، کلامي غير از قرآن و دعا و نماز که کلام خداست بر زبان نمي آورد.
معتکف اراده خود را در مسير اراده خدا قرار داده در طول روز به خاطر او،
دست از خوردن و آشاميدن کشيده و به روزه داري قيام مي کند .
اعتکاف مانند ساير عبادات، داراي آثاري است که مي توان آن را از سه جهت مورد مطالعه قرار داد.
الف: آثار اخروي اعتکاف
توبه
و آمرزش گناهان : اين امر موجب جلب رضا و غفران الهي و ورود در صف نيکان
است؛ "وَ مَن اعتَکِف ايماناً وَ احتِساباً غَفَرَ لَهُ ما تَقّدَمَ مِن
ذَنبِهِ؛ اعتکاف از روي ايمان و يقين، باعث مغفرت او مي شود".
نزديکي
به خدا: اعتکاف، موجب نيل به قرب الهي است؛ يعني همان فلاح و رستگاري که
انسان به وسيله عبادت آن را مي جويد. در حديث معراج، خداوند از پيامبر خود
سؤال مي کند: "اي احمد آيا مي داني در چه هنگام بنده به قرب من نايل مي
شود" و بعد در جوابش مي گويد: "زماني که گرسنه يا در حال سجده باشد". در
جايي ديگر در همين حديث شريف مي پرسد: "آيا از آثار گرسنگي و سکوت و خلوت
مطلع هستي؟" سپس جواب مي دهد که، "يکي از آثار آن، تقرب بنده به سوي من
(خدا) است."گرسنگي، سجده ، سکوت از غير کلام خدا و خلوت، همگي در اعتکاف
جمع هستند و با اين اعمال به خداي سبحان تقرب مي جويند.
جلب محبت خدا: "وَ الذّينَ امَنُوا اَشَّدُ حُبّاً لِلّه؛ (بقره :165) آنان که ايمان آورده اند شديداً دوست دار خدا هستند."
رسيدن
به بهشت الهي: از جمله آثار عبادت، رسيدن به بهشت و بهره مندي از نعمتهاي
آن است. بدون ترديد اگر معتکف، بتواند در ايام اعتکاف، آن طور که بايد و
شايد رفتار نمايد و رضايت حق تعالي را جلب کند؛ به درجاتي که براي مؤمنان،
در نظر گرفته شده، خواهد رسيد. خداوند در قرآن مي فرمايد: "وَ وَعَدَ اللهَ
المُؤمِنينَ وَ المُؤمِناتِ جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِها الاَنهارَ خالدينَ
فيها وَ مَساکِنَ طَيبّة في جَناتٍ عَدنٍ وَ رِضوانٍ مِن اللهِ اکبرُ ذلِکَ
هُو الفَوزُ العَظيمُ؛ خدا به مؤمنين و مؤمنات وعده بهشتي را داد که در
زير آن نهرها جاري است. آنان خالد اند در بهشت و در خانه هاي پاک در بهشت
عدن، رضوان و رضايت خدا بالاتر از بهشت است و آن فوز عظيم است (توبه :72)."
ب: تقويت اراده:
از
آثار حتمي اعتکاف در زندگي فردي انسان، تقويت اراده است. کسي که مدتي، بر
خلاف خواست دروني خويش، خود را در محلي حبس و از بسياري از امور چون حرف
زدن در غير امور عبادي که به طور طبيعي، تمايل به آنها دارد، پرهيز نمايد،
خود به خود تمريني است براي اجتناب از بسياري خواهشهاي نفساني ديگر،
برخورداري انسان از اراده قوي نه تنها در مسائل اخلاقي و ديني بسيار مهم
است؛ بلکه نقش آن در امور روزمره هم بر کسي پوشيده نيست
انس با
معنويات: در پرتو اعمالي چون اعتکاف، به تدريج ارتباط رواني خاصي بين انسان
و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعيه به وجود مي آيد. به نحوي که معتکف،
مشتاق ارتباط با اين امور شده ودوري از آنها برايش سخت مي گردد.
دوري
از غفلت: اعتکاف عبادتي چون نماز و به قول قرآن ذکر الله را در بردارد.
ذکر، همان دوري از غفلت است، غفلتي که اگر به ذکر مبدل نگردد موجبات سقوط
آدمي را فراهم مي آورد. "اِقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِي غِفلَةٍ
مُعرِضونَ؛ رسيدگي به حساب انسانها نزديک و مردم در غفلت به سر مي برند
(انبياء :1)."
تواضع و فروتني: اگر انسان بتواند در طول اعتکاف خود
را به دروازه هاي معرفت الهي برساند و خود را در دايره بيکران هستي، کوچک
ببيند، استکبار و غرور از او رخت بر مي بندد. ديگر در مقابل هم نوع خود با
غرور برخورد نمي کند و فروتني را پيشه خود خواهد ساخت.
ج: آثار دنيوي اعتکاف ( اجتماعي )
کاهش
جرم و فساد: به عقيده جرم شناسان اجتماعي، گسترش مسايل معنوي در جامعه،
باعث کم شدن جرم و فسادمي گردد. اعتکاف در اين ميدان مي تواند نقش مهمي
ايفا کند، زيرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوي ويژه اي حتي بر افراد
غير معتکف بر جاي مي گذارد. آشنايي و برقراري ارتباط دوستانه: حضور مؤمنين
شهر درمساجد، فرصتي است که مؤمنان يکديگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پيدا
نموده و از آثار اخوت اسلامي برخوردار شوند. اين اثر را به راحتي مي توان
از لابلاي خاطرات منتشر شده معتکفان به دست آورد.