* از اين آيه مىآموزيم:
* اگر كسی حق را فهميد، ولی آن را
پنهان کرد، قدرت حقبینی خود را از دست میدهد و خداوند هم بر چشمِ دل او
سرپوش میگذارد و اين كيفر خدا برای اوست.
* امتياز انسان بر حيوان، درك حقيقت و بينش صحيح است كه با كفر، اين امتياز را از دست می دهد.
*نکتههای آیه:
مهر بدبختى كه خداوند بر دل كفّار مى زند، كیفر لجاجت هاى
آنان است. چنانكه مى خوانیم: «یطبع اللَّه على كلّ قلب متكبّر جبّار»
(غافر، 35) خدا بر دل افراد متكبّر و ستم پیشه، مهر مى زند. و در آیه 23
سوره جاثیه نیز مى خوانیم: خداوند بر دل كسانى كه با علم و آگاهى به سراغ
هواپرستى مى روند مهر مى زند. بنابراین مهر الهى نتیجه انتخاب بدِ خود
انسان است، نه آنكه یك عمل قهرى و جبرى از طرف خدا باشد.
مراد از قلب در قرآن، روح و مركز ادراكات است.
سه نوع قلب را قرآن معرّفى مى كند:
قلب سلیم، قلب منیب، قلب مریض
* ویژگىهاى قلب سلیم
الف: قلبى كه جز خدا در آن نیست. «لیس فیه احد سواه» (نورالثقلین، ج4، ص57)
ب: قلبى كه پیرو راهنماى حقّ، توبه كننده از گناه و تسلیم حقّ باشد.(نهج البلاغه، خطبه 214)
ج: قلبى كه از حبّ دنیا، سالم باشد.(تفسیر صافى)
د: قلبى كه با یاد خدا، آرام گیرد. (فتح، 4)
ه: قلبى كه در برابر خداوند، خاشع است. (حدید، 16)
البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام مىگیرد و هم از قهر
او مىترسد. «اذا ذُكر اللّه وَجِلَت قلوبهم» (انفال، 2) همانند كودكى كه
هم به والدین آرام مىگیرد و هم از آنان حساب مىبرد.
* ویژگىهاى قلب مریض
الف: قلبى كه از خدا غافل است و لایق رهبرى نیست. «لاتطع من اغفلنا قلبه»(كهف،28)
ب: دلى كه دنبال فتنه و دستاویز مى گردد. «فامّا الّذین فى قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة» (آل عمران،7)
ج: دلى كه قساوت دارد. «جعلنا قلوبهم قاسیة» (مائده،13)
د: دلى كه زنگار گرفته است. «بل ران على قلوبهم ما كانوا یكسبون» (مطففین،14)
ه: دلى كه مُهر خورده است. «طبع اللّه علیها بكفرهم» (نساء،155)