یمن و شام و جنگ و خونریزی
دلت آقا گرفته بود امسال؟
میرسی كی سوار جادهٔ عشق
نرسیده زمان استهلال؟
خیمه خیمه به جست و جو بودند
كه ببینند روی ماهت را
آرزوی دل همه این بودِ
بوسه باران كنند راهت را
روضهخوان خیمه را به وجد آورد
روضهٔ مشك و دست سقا بود
در زلالیِ اشك حاجیها
جلوات حسین پیدا بود
آه حاجیِ حج نیمهتمام
عید قربان كجا و عاشورا
جبلالرحمه، خاطرات حسین
درد و دلهای سیدالشهدا(علیه السلام)
عرفات و دعا و زمزمهها
جان به قربان كام عطشانت
«و فدیناه...»، روضه شد جانسوز
بدن چاك چاك و عریانت...
عید قربان رسید و تشنه لبان
عید قربانشان قیامت شد
در طلوعی كه آرزو كردند
قسمت عدهای شهادت شد
لیلهٔ قدرشان چگونه گذشت
كه محبت خرید آنها را
پس رقم زد كه حجشان مقبول
و چنین برگزید آنها را
چهقدر بغض در گلوشان بود
حاجیانی كه تا منا رفتند
آه تقدیر عدهای این شد
از منا سوی كربلا رفتند
حرم امن و حرف ناامنی
موسم حج و كاروان در راه
آل فتنه دوباره صف بسته
با یزید زمانه شد همراه
«فاطمه نانی زاد»
شبستان