آیا توسل در منابع اهل سنت نیز مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است؟ حجت و دلیل
عقلی، استنادی از قرآن کریم و روایاتی مورد قبول برادران اهل سنت میخواهم. (سؤال
مشابه از اکراین، روسی
در
مورد «توسل»، با توجه به اهمیّت آن از یک سو و هجمهی شدید ضد تبلیغی از سوی دیگر،
مطالب بسیاری درج شده است که اگر کاربران گرامی کلمه «توسل» را در بخش جستجو درج و
کلیک نمایند، در اختیار قرار میگیرد. و تقاضا این است که حتماً مطالب مندرج را
مطالعه نمایند. در عین حال پاسخ به سؤال فوق نیز ایفاد میگردد:
ه، آذربایجان)
ادامه مطلب...الف
– حجت و دلیل عقلی:
انسان
ذاتاً فقیر و محتاج به غیر است، چرا که هستی عین ذات او نمیباشد، چنان چه خداوند
متعال در کلام وحی فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ
أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ -
اى مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بىنياز ستوده است(فاطر، 15)».
بدیهی
است که تا انسان فقیر است [که همیشه هست و خواهد بود]، برای دستیابی به کمال، هیچ
راهی جز توسل به وسایل مربوطه ندارد. خواه وسایلِ مادی و خواه وسایلِ
معنوی.
انسان
بدون توسل به وسایل، حتی یک نفس هم نمیتواند بکشد و جرعهای آب نیز نمیتواند
بنوشد و یک کلمه حرف هم نمیتواند یاد بگیرد یا بگوید و ...، پس چرا نوبت به
دینداری و هدایت که میشود، گمان میکند که میتواند بدون توسل به وسیله گامی
بردارد؟! کدام فیض الهی [اعم از مادی و معنوی]، بدون واسطه نازل شده و رسیده است که
کسی گمان کند بدون واسطه میتواند کسب فیض کند؟! آیا بدون توسل به کار و تلاش
میتوان به رزق حلال الهی دست یافت؟ آیا بدون توسل به همسر میتوان به زندگی مشترک
و نسل دست یافت؟ آیا بدون توسل به کتاب، قلم، معلم و ...، میتوان حتی یک حرف یاد
گرفت؟! مگر وحی با وسیله نازل نشد؟ مگر شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله
خودشان وسیله ابلاغ وحی و هدایت نبودند؟ مگر نماز، روزه، جهاد و سایر عبادتها همه
وسیله کمال و قرب الهی نیستند؟ مگر پزشک و داور وسیله بهبودی و علاج نیستند؟! پس
این لجاجت غیر منطقی با «توسل» فقط به خاطر جلوگیری از توسل به اهل بیت
علیهمالسلام میباشد.
ب
– سند قرآنی:
تمامی
آیاتی که در قرآن تصریح دارد به ولایت پذیری، اطاعت و تبعیت از پیامبر اکرم (ص)،
اسوه و الگو قرار دادن او، تلاوت قرآن، اقامه نماز، انجام اوامر و بایدها، خودداری
از نواهی و نبایدها ... و دستورات مؤکد ایشان به ولایت و امامت و تأسی به معصومین
علیهمالسلام و ...، همه دلیل بر ضرورت اجتناب ناپذیر «توسل» است، چرا که هیچ یک از
این موارد خودشان هدف نیستند و هدف فقط و فقط الله جلّ جلاله است و اینها همه وسیله
کمال و قرب و رضایت الهی میباشد. در عین حال خداوند متعال در آیه ذیل تصریح به
توسل مینماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ
وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ
وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ
تُفْلِحُونَ» (المائده، 35)
ترجمه:
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد و به سوی او توسل جوييد (وسیله تقرب
جویید) و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.
دقت
شود که این دستور به مؤمنین است، چرا که هدف غایی مؤمنین قرب به خداوند متعال است و
او فرمود جهت تحقق این هدف، وسیله بجویید.
ج
– مستندات نقلی در منابع اهل سنّت:
بدیهی
که مستندات نقلی در منابع اهل سنّت نمیتواند به تنهایی دلیل بر درستی یا نادرستی
موضوع و مطلبی باشد و حتی درستی احادیث منقول در این منابع نیز وقتی به اثبات
میرسد که با احادیث و روایات منقول از اهل عصمت (ع) در منابع معتبر شیعی انطباق
داشته باشد. لذا اگر ذیلاً به اقوالی در منابع اهل سنّت اشاره میگردد، برای این
است که برادران و خواهران اهل سنّت بدانند که طبق مذاهب آنان نیز «توسل» ممدوح است،
اگر چه همانگونه که بیان شد اجتناب ناپذیر است، حتی وهابیت که سعی دارد اندیشههای
خود را به اهل سنّت تعمیم بخشد و به نوعی مدعی سرپرستی آنهاست (در حالی که فقط یک
تشکیلات جاسوسی است) نیز مجبور شده است به اشکال مختلف توسل را بپذیرد. و اما چند
نمونه از منابع بسیار معتبر اهل سنت:
ج/1
-
امام
احمد، ترمذی و حاکم روایت کردهاند (حاکم آن را به شرط بخاری صحیح دانسته است)
ابنحزیمه، طبرانی، ابنندی، منذری و ابنماجه از عثمانبنحنیف روایت کردهاند:
«مردی نابینایی به محضر حضرت پیامبر مشرف شد و عرض کرد: یا رسولالله! از خدا بخواه
که بیناییام را برگرداند، پیامبر فرمود: آیا نمیخواهی به همان حال رهایت کنم؟
(یعنی به آنچه که خداوند برایت مقدر نموده راضی نیستی؟) عرض کرد: یا رسولالله!
نابینایی من را دچار مشقت کرده است.
پیامبر
فرمود: برو وضو بگیر سپس دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو: خداوندا! از تو
میخواهم و به بارگاه تو رو آوردهام با توسّل به پیامبر رحمت، ای محمد! من به
پروردگارم رو آوردهام به واسطه تو که بیناییام را برگرداند. خداوندا! او را شفیع
من قرار داده و خودم را نیز شفیعم قرار بده. خداوند هم در اثر توسل او به حضرت
رسولالله(ص) بینایی او را برگرداند.« (مسند احمد، ج4، ص138 و حاکم، المستدرک
علیالصحیحین، ج1، ص519 و526)
ج/2
-
بخاری
از انس(رض) روایت نموده، در زمان خلافت خلیفه دوم(رض) در مدینه خشکسالی آمد و ایشان
به عباسبنعبدالمطلب عموی پیامبر(ص) متوسّل شد و چنین گفت: «اللهمّ انّا کنّا
نتوسّل الیک بنبیّنا(ص) فتسقینا و انّا نتوسّل الیک بعم نبیّنا فاسقنا قال فیسقون»
- خداوندا! همانا در گذشته به واسطه پیامبرمان به تو توسّل میکردیم پس ما را سیراب
میکردی و اینک همانا به تو متوسّل میشویم به واسطه عموی پیامبرمان، ما را با آب
باران سیراب فرما. راوی میگوید: پس خداوند باران نازل نموده و مردم سیراب شدند.
(صحیح بخاری، ج2، ص16 و ج4، ص209)
ج/3
–
جالب
آن که بدانید اهل سنّت حتی به قبور اهل بیت علیهمالسلام و قبور علمای خود نیز توسل
دارند:
*-
محمد
بن مؤمل شاگرد ابن خُزیمه، استاد بخاری و مسلم، میگوید به همراه استادم ابن خزیمه
و جمعی از اساتید به زیارت بارگاه قبر علی بن موسی الرضا (ع) در طوس رفتیم، استادم
ابن خزیمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظیم و تواضع کرد که همگی در شگفت ماندیم.
(ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، ج 7، ص 339)
*-
ابو
علی خلال، شیخ حنابله، میگوید هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر (ع)
را زیارت میکنم و به ایشان متوسل میشوم و خداوند مشکل مرا آسان میکند. (الخطیب
البغدادی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 120)
*-
محمد
بن ادریس شافعی به قبر ابو حنیفه و احمد بن حنبل به قبر شافعی متوسل میشد. (الخطیب
الخوارزمی، مناقب ابی حنیفه، ج 2، ص 199)
*-
قسطلانی
میگوید سزاوار است که زایر در کنار قبر پیامبر (ص) زیاد دعا و استغاثه کند و متوسل
شود و طلب شفاعت و بیتابی کند و سزاوار است که خداوند شفاعت پیامبر را در حق او
بپذیرد. (القسطلانی، المواهب اللدنیه، ج 3، ص 417)
به
نظر کافی میرسد، مگر این که کسی عناد و لجاج داشته باشد. البته او هم از «توسل»
چارهای ندارد و برای تحقق اهدافش و به انواع وسایل متوسل میشود. خواه اشخاص مرده
و زنده باشند و خواه اشیاء یا عناصر طبیعت. منتهی مهم این است که هدف چیست و برای
رسیدن به آن به چه وسایلی توسل میشود. وسیله باید با هدف انطباق داشته باشد. پس
وسایل قرب به خداوند متعال، همانهاست که خودش آنها را وسیله قرار داده است.