
جهّال وهابی با استناد به روایتی
در کتاب الغیبه ، تالیف مرحوم نعمانی،شیعه را قائل بر تحریف قرآن دانسته
اند. ابتدا روایت را ببینیم:
حدثنا
أبو سلیمان أحمد بن هوذه ، قال : حدثنا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی ، قال :
حدثنا عبد الله بن حماد الأنصاری ، عن صباح المزنی ، عن الحارث بن حصیره ،
عن الأصبغ بن نباته ، قال : ” سمعت علیا ( علیه السلام ) یقول : کأنی
بالعجم فساطیطهم فی مسجد الکوفه یعلمون الناس القرآن کما أنزل . قلت : یا
أمیر المؤمنین ، أولیس هو کما أنزل ؟ فقال : لا ، محی منه سبعون من قریش
بأسمائهم وأسماء آبائهم ، وما ترک أبو لهب إلا إزراء على رسول الله ( صلى
الله علیه وآله ) ، لأنه عمه ” .
الغیبه – ابن أبی زینب النعمانی – ص ۳۳۳ ط أنوار الهدى
اصبغ بن نباته می گوید: شنیدم
علی(ع) می فرمود: گوئی میبینم که عجم خیمه هایشان در مسجد کوفه است و قرآن
را همان طور که نازل شده به مردم می آموزند.عرض کردم: یا امیر المؤمنین مگر
همان طور که نازل شده نیست؟ فرمود: نه هفتاد نفر از قریش بنام خودشان و
نامهای پدرانشان از قرآن محو شده است و ابو لهب را جا نگذاشته اند مگر به
منظور سرزنش رسول خدا(ص) چون عموی او بود.
پاسخ:
این روایت از روایات مشهوریست که حمقاء و جهّال بدان استناد می کنند و سند آن در نهایت ضعف است.
علی اکبر غفاری محقق کتاب الغیبه نعمانی بعد از آوردن روایت،در پاورقی می گوید:
قوله ” محى منه سبعون – الخ ”
ظاهره تحریف الکتاب، لکنه خلاف ما علیه أعلام الامامیه، وسند الخبر مشتمل
على الحارث بن حصیره، وصباح بن قیس المزنى، و الاول مجهول الحال، والثانى
زیدى المذهب، ضعیف عند ابن الغضائرى.
الغیبه – ابن أبی زینب النعمانی – ص۳۱۸ ط مکتبه الصدوق
این قسمت روایت”نام های ۷۰ نفر
از قرآن حذف شده است (الی آخر)…”،ظاهرش دلالت بر تحریف قرآن دارد که این
خلاف قول اعلام و بزرگان شیعه است و سند خبر مشتمل بر حارث بن حصیره و صباح
بن قیس است که اولی مجهول و دومی زیدی مذهب و نزد ابن غضائری ضعیف است.
وهمینطور فارس حسون کریم در تحقیقش بر الغیبه نعمانی میگوید:
الظاهر انه یقصد انهم یعلمونهم
القرآن علی حدوده کامله،وقد ورد ان القرآن الذی بخط علیّ ویتوارثه الائمه
یتفاوت مع القرآن فی ترتیب سوره و ربما آیاته ، لا فی الزیاده
والنقصان.ظاهره تحریف الکتاب ، لکنه علی خلاف ما علیه مذهب الامامیه.
الغیبه – ابن أبی زینب النعمانی – ص ۳۳۳ ط أنوار الهدى
ظاهر بر این است که آنها قصد
تعلیم قرآن بر حدود کاملش را داشتند و وارد شده است که قرآنی که به خط
امیرالمومنین بوده و ائمه به ارث برده اند در ترتیب سوره ها تفوات داشته
است وشاید آیاتش و نه در زیاده و نقصان آیات.ظاهر روایت تحریف قرآن است ولی
خلاف آن چیزیست که شیعه قبول دارد.
و همین تصریح جناب حسون یعنی روایت خلاف مشهور و صحیح مذهب است و مردود است از نظر معنا.
آیت الله میلانی حفظه الله نیز می فرمایند:
سنده غیر قویّ کما یتضح ذلک لمن راجعه…
التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف – السید علی الحسینی المیلانی – ص ۸۱ ط الشریف الرضی – قم
سند روایت ضعیف است و کسی که مراجعه به آن کند برای او واضح می شود.
شیخ سید علی عاشور محقق کتاب الزام الناصب نیز می گویند:
ومراده ( علیه السلام ) لیس إثبات النقص فی النص القرآنی إنما بشر أنه أنزل مع تفسیره وشرح مبهمه .
إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب – الشیخ علی الیزدی الحائری – ج ۱ ص ۴۲۱
منظور امام علیه السّلام نقص قرآن نیست بلکه آن چیزیست که بعنوان شرح و تفسیر همراه قرآن نازل شده است.
شیخ ابوطالب تجلیل تبریزی نیز می گوید:
وقال المحشی تحت الخط :لکنه خلاف
ما علیه الامامیه ، وسند الخبر مشتمل على الحارث بن حصیره ، وصباح بن قیس
المزنی ، والأول مجهول ، والثانی زیدی المذهب ضعیف عند ابن الغضائری . أقول
: وکذا لم یوثق أحمد بن هوذه ، ولا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی ، ضعفه
الشیخ فی الفهرست .
تنزیه الشیعه الاثنی عشریه عن الشبهات الواهیه ص۴۹
گفته است که روایت
خلاف عقیده ی شیعه است و در سند روایت حارث بن حصیره و صباح بن قیس المزنی
حضور دارند که اولی مجهول و دومی زیدی و نزد ابن غضائری ضعیف هستند.و من
نیز می گویم که علاوه بر این ها احمد بن هوذه و ابراهیم بن اسحاق نهاوندی
نیز توثیق نشده اند و شیخ طوسی نیز وی را در فهرست تضعیف کرده است.
حال که عقیده ی شیعه و معنای روایت و وضعیت سند مشخص شده است ، بنده نیز یک بار روایت را بررسی سندی می کنم.
راوی اول روایت احمد بن هوذه است که مجهول است و توثیقی ندارد.
جناب جواهری در المفید می گویند:
أحمد بن هوذه : مجهول
المفید من معجم رجال الحدیث – محمد الجواهری – ص ۴۹ ط مکتبه المحلاتی – قم – ایران
راوی بعدی نیز ابراهیم بن اسحاق است که جناب جواهری در المفید می گوید:
إبراهیم بن إسحاق أبو إسحاق : الأحمری النهاوندی – ضعیف
المفید من معجم رجال الحدیث – محمد الجواهری – ص ۶ ط مکتبه المحلاتی – قم – ایران
غلامرضا عرفانیان نیز می گوید:
إبراهیم بن إسحاق النهاوندی ضعیف
مشایخ الثقات – غلام رضا عرفانیان – ص ۵۳ ط مؤسسه النشر الإسلامی
سید محمدرضا حسینی نیز در مقاله اش در مجله تراثنا می گوید:
هو إبراهیم بن إسحاق النهاوندی المعروف بالأحمری الذی صرحوا بضعفه.
مجله تراثنا – مؤسسه آل البیت – ج ۷ ص ۸۰
ابن شهرآشوب نیز می گوید:
{ إبراهیم } بن إسحاق النهاوندی : متهم
معالم العلماء – ابن شهر آشوب – ص ۴۳
حارث بن حصیره نیز به گفته ی علما مجهول هست.
جناب شبستری می گوید:
الحارث بن حصیره ، وقیل حضیره ، وقیل حصین الأزدی ، الکوفی . محدث إمامی تابعی مجهول الحال
الفائق فی رواه وأصحاب الإمام
الصادق ( ع ) – عبد الحسین الشبستری – ج ۱ ص ۳۲۵ ط مؤسسه النشر الإسلامی
التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه
جواهری نیز می گوید:
الحارث بن حصیره الأسدی : کوفی – من أصحاب الصادق ( ع ) مجهول
المفید من معجم رجال الحدیث – محمد الجواهری – ص ۱۲۳ط مکتبه المحلاتی – قم – ایران
بنابر این مشخص شد که روایت سندا و متنا بر آن چیزی که وهابی ها
می خواهند وصالی ندارد و برای استناد به این روایت ابتدا باید صحّت سند را
ثابت نمایند.
یاعلی مدد