
حضرت محسن علیه السلام کوچکترین فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها و علی مرتضی علیه السلام است.
ایشان اولین ، کوچکترین و مظلومترین شهید در راه حفظ قرآن وولایت امیرالمومنین علیه السلام است و قربانی سقیفه ای شد که مخالفان غدیر و دشمنان امیر المومنین علی علیه السلام برپا نمود.
حضرت محسن علیه السلام پنجمین ثمره ی ولایت است که تاویل آیات " وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ *بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ " در شان ایشان است.
بحار الانوار ج ۵۳ ص ۲۳ سوره التکویر آیه ۸ و ۹
پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند:
"ان لک کنزا فی الجنة و انت ذو قرنیها" :
**تو در بهشت گنجی داری که قلعه های آن هم برای توست**
شیخ صدوق می فرماید:
شنیدم که یکی از استادانم می گفت: این گنج همان محسن فرزند علی (علیه السلام) است.همان کودکی که فاطمه (سلام الله) در فشار در و دیوار قرار گرفت و او را سقط کرد.
استادم برای این سخنم به روایتی استناد کرد که می گوید:
این کودک سقط شده بغض آلود و خشمگین بر آستانه ی بهشت می ایستد. به او می گویند وارد بهشت شو.
می فرماید:
نه! تا پدر و مادرم پیش از من داخل نگردند وارد نمی شوم...
(وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۳۴-۳۵ معانی الاخبار ص ۲۰۵-۲۰۶)
محسن (ع) اولين مقتولي است كه در قيامت در باره ي قاتلانش حكم مي شود !
اين فضل بزرگ از جانب خداوند متعال براي محسن(صلوات الله عليه) و مخصوص ايشان است . در قيامت كبري كه در آن همه ي آفريدگان از اهل آسمان و زمين حاضر مي شوند ، اولين محاكمه براي ياري محسن(صلوات الله عليه) نسبت به قاتلان او برپا مي گردد .
جعفر بن محمد قولويه قمي ، از امام صادق (علیه السلام) روايت مي كند،
هنگامي كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) به معراج رفت ، به ايشان گفته شد :خداوند(عزّ و جل) تو را در سه چيز مي آزمايد براي اين كه ببيند صبر تو چگونه است .عرض كرد : پروردگارا ! در برابر امر تو تسليمم ... (در ادامه روايت مي آيد كه :) اما سومي آن : قتل و كشتاري است كه بعد از تو به اهل بيتت مي رسد! اما آنچه از امتت به برادرت –علي(صلوات الله عليه) – مي رسد شماتت و بي احترامي ؛توبيخ و محروميت ؛ دشمني و مخالفت با او ؛ بدين ترتيب ظلم و ستم بر او سرازير كنند تا اين كه در آخر او را به شهادت رسانند .
عرض كرد :پروردگارا ! تسليم امرت هستم و قبول كردم و توفيق و صبر در آن را از تو خواهم .
اما دخترت ؛ به او ستم مي شود و از حقوقش محروم مي گردد . آن ها حقش را غاصبانه از او مي ربايند ؛ همان حقي كه تو براي او قرار مي دهي ، و او را در حالي كه باردار است ، مي زنند ، و بدون اين كه از او اجازه بگيرند، داخل حريم و منزلش مي شوند . آن گاه بدون مراعات حرمتي ، با كمال ناسپاسي خوار و ذليلش مي شمارند ، و وقتي مانعي در مقابل جنايت هاي خود نمي بينند ، چنان او را مي زنند كه بچه ي در شكمش سقط مي شود و خودش هم از شدت آن ضربه ها به شهادت مي رسد. عرضه داشت :ما از جانب حق متعاليم و سوي او باز مي گرديم ، پروردگارا ! قبول كردم و تسليمم ؛ البته از خودت هم توفيق و صبر بر اين مصيبتها را مي خواهم ...
اما دخترت ، او را در عرش خودم جاي دهم ؛ به او گويند : خداوند با خواستت در خلقش حكم كند ؛پس هر كه به تو و پسرت ظلم كرده ، هر طور كه دوست داري ، برايش حكم كن ، من حكمت را درباره ي او جاري كنم و وقتي قيامت بر پا شود ، هر كه به او ستم كرده است به پا ايستد ، امر كنم او را به آتش دوزخ ببرند ، طبق فرمايش الهي ظالم در آن روز گويد :چه حسرتي دارم به سبب كوتاهي كه در باره ي جنب الله (علي(صلوات الله عليه)) كردم ، او آرزو كند كه دوباره به دنيا برگردد. ظالم در آن روز سر انگشتان خود را با دندانهايش بگزد و بگويد : اي كاش ! راه پيامبر(صلي الله عليه و آله)را بر مي گزيدم .واي بر من ، اي كاش ! فلاني را دوست خود نمي گرفتم ، و تا وقتي كه پيش ما آيد ، مي گويد :كاش بين من و تو فاصله ي بين مشرق و مغرب بود ، بد همنشيني بود ، و امروز شمارا هيچ نفعي نخواهد بخشيد ؛ چرا كه ظلم كرديد ؛ شما در عذاب شريك هستيد ، ظالم گويد : آيا درباره ي اختلافات ، خودت حكم مي كني يا حكم را به ديگري واگذاري؟ به آن ها گفته شود :بدانيد كه لعنت خداوند بر ستمكاران است ، آناني كه راه حق را بسته ، و قصد انحرافش را دارند و آخرت را نمي پذيرند .
و اولين كسي كه درباره قاتل او حكم مي شود ؛ محسن (صلوات الله عليه) است، بعد درباره قنفذ ؛ او و اربابش را بياورند و با شلاق هاي آتشين بزنند ؛ اگر يكي از آن شلاق ها بر دريا ها زده شود ؛ يقيناً از مشرق تا مغرب به جوش آيد ، و اگر بر كوه ها ي دنيا فرود آيد ، ذوب و يا خاكستر شوند ؛ آن ها را با آن مي زنند ، آن گاه علي(صلوات الله عليه) در پيشگاه الهي براي مخاصمه ي با چهارمي حاضر شود؛ آن سه را در چاهي اندازند و درش را بگذارند ونه ديده شوند و نه ببينند .
طبق فرمايش خداوند ، پيروان و دوستان آن ها مي گويند ، به ما نشان بده آناني را كه از جن و انس ، ما را به گمراهي كشاندند؛آن ها را زير قدمهاي ما قرار بده، چون از پست ترين افرادند .
خداوند متعال مي فرمايد :(آن هيچ نفعي شما را نمي رساند ، وقتي شما ظلم كرديد ، تمام شما در عذاب مشترك ايد ).
در آن هنگام ناله و زاري مي كنند و نعره سر مي دهند ؛ پس در حالي كه محافظاني مراقب آنها هستند ،به زحمت ، خود را نزديك حوض مي رسانند و به امير المومنين (صلوات الله عليه)التماس مي كنند كه ما را ببخش و از آب حوض كوثر هم به ما بنوشان و از اين رنج رهايمان ساز .
به آنها گفته مي شود:(وقتي او را مستمسك و مايه ي تقرب به حق تعالي ديدند، چهر ه ي افرادي كه كافر بودند سياه گشت ، به آنها گفته شود ، اين همان كسي است كه شما مدعي مقام او بوديد ) –به امير المومنين بودن – (تشنه و عطشان به سوي آتش باز گرديد ، شما جز آب جوشان دوزخ و چرك وخونِ جراحات اهل عذاب ، چيز ديگري ننوشيد ، و شفاعتِ شفاعت كنندگان هم هيچ فايده اي شما را نبخشد).[1]
----------------------------------------------
[1] : كامل الزيارات 551 ، الجواهر السّنيّه 288 – 292 .