یک سنت ارزشمند ،فرصتی برای راز و نیازی خالصانه و تفکر،مقدمهای برای خودسازی و بهترین راه و بهترین زمان برای شروع مراقبه زمان اعتکاف
است.
اعتکاف از معنای «عَ کَ فَ» به معنای اقبال به چیزی
است،مراقبت ویژه یا
محبوس کردن چیزی در مکان خاصی با تعظیم و بزرگداشت آن...در سوره مبارکه بقره خداوند متعال میفرماید:
«انْ
طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ» یا «وَلاَ
تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ».
در ادامه به ره آورد اعتکاف برای انسان و چند توصیه به معتکفین نکاتی بیان شده است...
در ایام البیض ماه رجب
(سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب) سنت حسنه اعتکاف برقرار میشود،اعتکاف فقط مربوط به اسلام نیست؛بلکه اسلام آن را
تقویت کرده و شخص پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) 10 شب آخر ماه مبارک رمضان این سنت حسنه
را ترویج دادند. در زمان حضرت عیسی(علیه السلام) هم به نوعی اعتکاف را داریم منتها
همان رهبانیت میان بعضی از حواریون بود.
در اسلام رهبانیت و گوشهنشینی به معنای منزوی شدن و
دور شدن از متن جامعه نداریم، بلکه هرازگاهی انسان نیاز دارد یک خلوتی را
با خدای متعال داشته باشد که این خلوت باعث میشود در مباشرتهای اجتماعی
خویش تأثیر فوقالعادهای داشته باشد.
درست است که میخواهیم چند روز خلوت کنیم و از جامعه
دور میشویم، اما در زندگی خویش، رفتار و منش خود با اطرافیان، با
خانواده، با جامعه بسیار مؤثر است.
«اعتکاف» نوعی مدرسه خودسازی است.البته انسی که انسان در این چند روز با خداوند پیدا میکند مقدمهای برای خودسازی است.
یکی از مطلوبات انسان، عبادت با خداست و میل بر پرسش
در فطرت انسان وجود دارد. شاید برخی بخواهند این میل را در درون خود کور
کنند و فردی به ظاهر آزاد و بیقید باشند، اما در مواقع سختی و مشکلات،
رجوع آنها به سوی خداوند خواهد بود. توجه به مال دنیا و دینداری از جمله
مواردی است که در ذات انسان وجود دارد.
در روایات آمده است که اوقات خود را در شبانهروز به
چند نوبت تقسیم کنیم، بخشی را به معیشت و رزق حلال، بخشی هم برای لذتهای
حلال و بخشی هم برای پرستش خداوند و خلوت کردن با او. بیشترین لذتی که مؤمنین در بهشت میبرند، گفتوگوی با خداوند
است.
انسان آرامش میخواهد.تمام تلاشهایی که مثلاً برای
خرید خانه، ماشین، ازدواج، بچهدار شدن و ... داریم، در واقع برای به دست
آوردن آرامش است، اما در واقع دغدغههایی پشت سر هریک از این موارد، وجود
دارد. خداوند میفرماید: من آرامش را در ذکر خودم قرار دادم «أَلَا
بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، اگر میخواهید به آرامش برسید فقط
با ذکر من است.
انسان به فکر
کردن و اینکه بداند از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و مبدأ و معاد و ارتباط
آنها با هم نیاز دارد. انسان نیاز دارد اندکی هم با خودش صحبت کند که
البته تمام اینها سلسلهوار به هم وصل است و بحث مشارطه، مراقبه، محاسبه،
معاقبه که چهار شرط مراقبه است را داشته باشد و فرصت خوبی است که با خودش
شرط کند بعد از این سه روز به این اعمال خویش ادامه دهد و هر روز مراقب
شرطهایی که با خود گذاشته باشد، شب بنشیند حساب و کتاب کند تا چه حدی موفق
بوده و سپس معاقبه یعنی جاهایی که قصور داشته، خود را مورد عتاب قرار دهد
که چرا اینگونه عمل کرده است.
***توصیه ای برای کسانی که اولین تجربه اعتکاف را می خواهند داشته باشند...
در حدیث قدسی خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید:
«یَا أَحْمَدُ لَیْسَ کُلُّ مَنْ قَالَ أُحِبُّ اللَّهَ أَحَبَّنِی حَتَّى
یَأْخُذَ.... وَ یَتَّخِذَ الْمَسْجِدَ بَیْتاً»؛ هر کس که بگوید من خدا را
دوست دارم، خدای متعال میفرماید شرط دوست داشتن من این است که انسان،
مسجد را خانه خودش بداند. لذا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرمایند: نشستن در
مسجد بهتر از نشستن در بهشت است، چرا که نشستن در بهشت موجب رضایت من است و
نشستن در مسجد موجب رضایت خداست و من به دنبال رضایت الهی هستم. هرچند این
امور منحصر به شخص حضرت امیر(علیه السلام) است، اما به هر حال ما نیز میتوانیم از
ایشان الگو بگیریم.
اینکه در مسجد باشیم و فقط نماز بخوانیم، روزه
بگیریم خیر، امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «لَیسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ
الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ»؛ عبادت به بسیار بودن نماز و روزه نیست، سپس
ادامه میدهند: «إنّما العبادة التفکّر فی أمر الله عزّ وجلّ»؛ یکی از
بهترین کارها تفکر پیرامون خدای متعال و عالم آفرینش است. «أَوَلَمْ
یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؛ خداوند در این آیه
میفرماید: آیا در ملکوت آسمانها و زمین و چیزهایی که آفریده است،
نمیاندیشید. درباره جایگاه خودمان در هستی تفکر کنیم. تفکر در امور و
احوالات خویش، اینکه چه وضعیتی داریم، چه اندازه آروزهایمان برآورده شده،
چه نعمتهایی که خداوند به من داده و من اصلاً متوجه نشدم.
روزی فرد نقاشی آنقدر محو نقاشیای که کشیده بود شد،
برای اینکه بتواند بهتر تصویری که کشیده است را ببیند، عقب عقب حرکت کرد
تا جایی که نزدیک بود از بالای پشت بام به پایین بیفتد، فرد دیگری او را
دید با خود گفت اگر بخواهم نقاش را صدا بزنم ممکن است بیفتد، اگر بخواهم
جلوی روی او ظاهر شوم موجب وحشت او خواهد شد، لذا بهترین کاری که به ذهنش
رسید این بود که خطی روی نقاشی او بکشد و در این هنگام بود که آن فرد به
خود آمد و شروع کرد به دعوا کردن!
گاهی اوقات خطخطیهایی در زندگی ما مشاهده میشود
که خدای متعال میگوید من میخواهم اصلِ تو را نجات دهم، تو ظاهر کار را
میبینی! هیچکس به اندازه من بندهام را دوست ندارد. من خالق تو هستم، چه
کسی میتواند به اندازه من، تو را دوست داشته باشد. بنابراین محدودیتهایی
که ما فکر میکنیم محدودیت است، در حقیقت مصونیتی از جانب خداست و منجر به
حفظ شدن ما میشود.
اعتکاف فرصت زیبایی است که انسان با خدا خلوت کند و
تصمیمات آیندهاش را با خالق یکتا مطرح کند و در میان بگذارد و به ذات الهی
نزدیک شود. امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «اشد الغصص فوت الفرص»؛ بالاترین
غصهها از دست دادن فرصتهاست.
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، مراقبت بعد
از اعتکاف است.فرد باید ارتباط خود را با مسجد
حفظ کند و به مسجد علاقهمند شود. علاقهمند به منبر قال الصادق و قال
الباقر شود.
وگرنه شیاطین درون و شیاطین برون
آنقدر اطراف ما را محاصره کردهاند که با یک لحظه غفلت ممکن است همه چیز را
از دست بدهیم، لذا این استمرار لازم است.
امام علی(علیه السلام) به امام مجتبی(علیه السلام) میفرماید: دلت را
همیشه با موعظه روشن نگه دارد؛ «احی قلبک بالموعظه».همگی به موعظه نیاز داریم، کسی استثنا نیست تا جایی که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)
نیز به جبرئیل میفرمود: مرا موعظه کن.
گزیده ای از صحبتهای حجتالاسلام محمدرضا حاتمپوری
فارس