.
آقا اجازه ! دست خودم نیست ، خسته ام
. در درس عشـق ، من صف آخر نشسته ام
. یعنی نمی شود كه ببینم سحـر رسید؟
. درس غریب " غیبت كبـری" به سر رسید؟
. آقا اجازه ! بغض گرفته گلویمان ،آنقدر رد شدیم كه رفت آبرویمان
. استاد عشق ! صاحب عالم ! گل بهشت
. باید كه مشق نام تو را تا ابد نوشت !
..
..
بنفسی انت !
. به جانم سوگند که تا طلوعِ صبحِ صادق به انتظارت خواهم ماند !
. و لحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم !
. و سکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم !
. فقط برای رسیدن به لحظه ی با شکوه وصالت !
. یاس سفیدم !
. بیا که با ظهورت آیه ی والنهار اذا تجلی تأویل گردد .
. بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده و فریاد العطش برآورده .
.
بیا تا از نرگس چشمانت ، عطری برای سجاده ام بگیرم .
..
.