در روايات وارد شده كه : شيطان به مرگ طبيعى از دنيا نمى رود،
بلكه او را مى كشند و در آخرالزمان كشته مى شود.
حال چه كسى او را مى كشد، اختلاف است .
بعضى از روايات مى گويند: امام زمان (عج ) وقتى ظهور كند آن ملعون را مى كشد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: وقتى قائم ما قيام كند،
مى آيد در مسجد كوفه شيطان هم مى آيد و به زانو در مقابل آن حضرت قرار مى گيرد و مى گويد: واى از اين روز سختى كه در كمين من است .
در اين موقع امام زمان (عج ) موهاى جلوى پيشانى او را مى گيرد و آن ملعون را گردن مى زند.(1)
در بعضى از روايات وارد شده كه حضرت رسول كشنده شيطان است .
امام صادق عليه السلام فرمود: (شيطان در زمان رجعت روى صخره بيت المقدس به دست حضرت رسول صلى الله عليه و آله كشته و ذبح مى شود).(2)
نيز عبدالكريم خثعمى مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: (وقتى شيطان گفت : خدايا! مرا مهلت ده تا روز قيامت ،
قبول نكرد و در جواب آن ملعون فرمود: تو را مهلت مى دهم تا وقت معلوم عليه السلام .
و مراد از آن وقت ، هنگام رجعت اميرالمؤمنين عليه السلام به دنيا است ).
عبدالكريم گويد: از حضرت پرسيدند: آيا براى آن حضرت رجعتى است ؟ فرمود: بلى ، هيچ امامى نيست ،
مگر آن كه در قوت رجعت آن امام ، مؤمن و كافر اهل زمانش با او برمى گردند.
تا مؤمنان را بر كافران غالب و پيروز گردانند.
وقتى
اميرالمؤمنين عليه السلام با اصحاب خود رجوع نمايد، شيطان هم با لشكرش
حاضر شوند و وعده گاه جنگ آنها در زمين (روحا) كه از زمين فرات و در نزديكى
كوفه است ، مى باشد.
پس اين دو لشكر مى جنگند، به طورى كه تا آن زمان چنان كشتارى انجام نشده باشد.
آن گاه امام صادق عليه السلام فرمود: گويا اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام را مى بينم كه به پشت برگشته اند
و از شدت و سختى جنگ صد قدم به عقب رفته اند و گويا آنها را نگاه مى كنيم كه پاهاى بعضى از آنها در آب فرات رفته است .
در اين هنگام ملائكه خشم الهى از پشت آب ها فرو مى آيند و جنگ به حضرت رسول صلى الله عليه و آله واگذار مى شود.
آن حضرت در جلوى لشكر و حربه از نور در دست مبارك ايشان است ؛ چون شيطان نگاهش به آن حضرت بيفتد، پشت كرده و بگريزد.
ياران
او وقتى كه فرار او را مى بينند مى گويند: كجا مى روى و حال آن كه بر آنها
غالبى ، در جواب گويد: من مى بينم آن چه را شما نمى بينيد.
من از خداوند عالميان مى ترسم .(3)
در اين هنگام ، حضرت رسول صلى الله عليه و آله به او حمله مى كند و ضربتى بين دو كتف او مى زند
كه به همان ضربه نابود مى شود و لشكرش نيز هلاك خواهند شد.
بعد از آن ، خداوند عالميان پرستش مى شود؛
در حالى كه براى او هيچ شريكى در روى زمين باقى نمى ماند و عبادات همه خالصانه است .
آن گاه اميرالمؤمنين عليه السلام در زمين چهل و چهار هزار سال پادشاهى مى كند.
و عمرها طولانى مى گردد به طورى كه از هر انسانى هزار اولاد به وجود مى آيد.(4)
منبع:
(1)- نهج البلاغه خوئى ، ج 2، ص 65 و 64.
(2)- نهج البلاغه خوئى ، ج 2، ص 65 و 64.
(3)- انفال (8) آيه 48.
(4)- خزينة الجواهر صفحه 199 نقل از بحار جلد 13. و تفسير برهان ، ج 2، ص 343.