زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 6:09 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم





بهترین نیستیم اما جزو بهترین هایم...
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 620
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 25
عضویت: 19 /12 /1391
تشکرها : 9
تشکر شده : 9
داستان حجاب ، برای زندگی تو حجاب دارم

سلام خوبید ؟

یه قضیه ای رو دیدم گفتم بنویسم . خیلی برام جالب بود .

داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز ، همین که چادر مشکیم رو از سر برداشتم تا چادر نماز رو سرم کنم گفت : این همه خودت روبقچه پیچ می کنی که چی؟

برگشتم به سمت صدا ، دختری رو دیدم که گوشه ی نمازخونه نشسته بود .

پرسیدم: با منی؟

گفت : بله ! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کردید توی افکارعهد عتیق!

اذیت نمی شی با این پارچه ی دراز دور و برت ؟ خسته نمی شی از رنگ همیشه سیاهش؟

تا اومدم حرف بزنم گفت : نگاه کن ببین چقدر زشت می شی

چرا مثل عزادارا سیاه می پوشی؟

و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.

خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘر بود دوست من !

هنوز اگر حرف دیگه ای مونده بگو .

خنده ام را که دید گفت: نه ! حرف زدن با شماها فایده ندارد.

گفتم: شاید حق با تو باشه عزیزم.پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.

گفتم من چادر رو دوست دارم .

با سرزنش نگام کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای...

گفتم : چادر سر می کنم ، به هزار و یک دلیل .

یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگیِ تو هستش .

با تعجب به چهره ام نگاه کرد.

پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟

گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم ایشون پیشنهاد ازدواج داد ، من هم قبول کردم .

گفتم خب ! خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشونم به مردا می گه : مراقب نگاهتون باشید .

تکلیف من یه چیز هست و تکلیف مردا یه چیز دیگه .

این تکالیف مکمل همند، یعنی اگر مردی مراقب نگاهش نباشه و زل بزنه به من ،

پوشش من باید جوری باشه که اون نتونه ببینه .

اگر من حجاب درست و حسابی نداشتم ، اون آقاهه باید مواظب چشماش باشه

گفتم : کجا نوشته که همسرت نمی تونه از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببره ؟

گفت: خب ! ما به هم تعهد دادیم.

گفتم: غریزه منطق نمی شناسه ، تعهد نمی شناسه.

چه زندگی ها که به چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه اونجوریبه باد فنا رفت.

من چادر سر می کنم تا اگه یه روزی همسرت به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد ، زندگی تو به هم نریزه . همسرت نسبت به تو دلسرد نشه .

محبت و توجهش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه .

من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستون زیر چادری که بیشتر شبیه کوره هست ،

از گرما هلاک می شم ،

زمستان ها زیر برف و باد و بارون برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شم

بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.

من هم مثل تو زن هستم. می خوام زیبایی هام رو ببینن .

من هم دوست دارم تابستونا کمتر عرق بریزم ،

زمستون ها راحت تر توی کوچه و خیابون قدم بزنم.

من روی تموم این علاقه ها خط قرمز کشیدم ، تا به اندازه ی سهم خودممحافظ گرمای زندگی تو باشم . سکوت کرده بود.

گفتم راستی ! هر کسی در کنار تکالیفش حقوقی هم داره ها .

حق من این نیست که زنان جامعه خودم با موهای رنگ کرده ی پریشون و صد جور جراحی زیبایی فک و بینی و کاشت گونه و لب و ...چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونند.

حالا بیا منصف باشیم.

من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشمیا شما از من؟

بعد از یک سکوت طولانی گفت : هیچ وقت به قضیه این طوری نگاه نکرده بودم . راست می گی


دوشنبه 12 خرداد 1393 - 19:59
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از sara به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: khadem_allzahra & amir & khorshid &
khadem_allzahra آفلاین



ارسال‌ها : 34
عضویت: 26 /1 /1393
تشکرها : 18
تشکر شده : 32
پاسخ : 1 RE داستان حجاب ، برای زندگی تو حجاب دارم

جواب منطقی و جالبی بود . احسنت


امضای کاربر : *ﺍﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠﯽ ﻓﺎﻃِﻤَﺔَ ﻭَ ﺍَﺑﯿﻬﺎ ﻭَ ﺑَﻌْﻠِﻬﺎ ﻭَ ﺑﻨﯿﻬﺎ ﻭَﺍﻟﺴِّﺮِّ ﺍﻟْﻤُﺴْﺘَﻮْﺩَﻉِ ﻓﯿﻬﺎﺑِﻌَﺪَﺩِ ﻣﺎ ﺍَﺣﺎﻁَ ﺑِﻪ ﻋِﻠْﻤُﻚَ*
یکشنبه 18 خرداد 1393 - 20:29
نقل قول این ارسال در پاسخ
 تشکر شده: 1 کاربر از khadem_allzahra به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: khorshid /
khorshid آفلاین



ارسال‌ها : 15
عضویت: 11 /10 /1392
محل زندگی: آبادان
تشکرها : 15
تشکر شده : 4
پاسخ : 2 RE داستان حجاب ، برای زندگی تو حجاب دارم

چادری که باشی راننده تاکسی در جواب سلامت میگه : سلام خانـــوم ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/19.gif چادری که باشی حتی جنتلمن ترین هاش هم میدونن که نباید دستشونو دراز کنن و بخوانکه بهشون دست بدی ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/30.gifچادری که باشی تنها سیاهی که ازت دیده میشه چادرت ِ ، نه خط چشمت ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/29.gifچادری که باشی یه فروشنده ای هم پیدا میشه که با اکراه بهت بگه : " خانوم این دامنیکه انتخاب کردین کوتاهه اگه میخواین بیارم؟ " بعد تو با خودت بگی لابد فروشنده فکر میکنهمن همیشه چادر سَرَمه ! چادری که باشی نزدیک پله برقی کمی مکث میکنی تا چادرتو جمع و جور کنی ...چادری که باشی وقتی می بینی دو سه متر بعد از رد کردن حراست ، دخترا چادراشون رومچاله میکنن و تو کیفشونو و حس پیروزی رو با ولع مزه مزه میکنن ، دلت میشکنه ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/26.gifچادری که باشی قید کوله پشتی رو میزنی ، هر چند با هر بار دیدنش دلت ضعف میره ...چادری که باشی سرت بالاست ، نگاهت پایینه ...چادری که باشی تو هر سطح براقی چادرتو چک میکنی نه میزان پوش موهاتو ...چادری که باشی یه جاهایی ترجیح میدی دیده ها و شنیده هاتو به روی خودت نیاری ...چادری که باشی همیشه قیمت پارچه چادری رو میدونی ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/22.gifچادری که باشی یه وقتایی زود مورد قضاوت قرار می گیری ... یه وقتایی زود بهت برچسب ِ[خشک مقدس] میزنن ...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/21.gifچادری که باشی هستن آدمایی که بخوان انتقام تضادشون با جامعه و نظام رو از تو بگیرن ! تصویر: /weblog/file/forum/smiles/6.gif

کافیست عشق را لمس کنی !آن وقت است که گرمای وجودش را ، با هیچ خنکایی ... با هیچ نسیمی ... عوض نمیکنی ...!تصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gif


پنجشنبه 22 خرداد 1393 - 01:46
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

با سایت فریاد حق به روزترین وب سایت اسلام,مذهبی به روز باشیم...

تماس با ما | داستان حجاب ، برای زندگی تو حجاب دارم | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS